توضیحات
مرد جوان در حالی که راه خود را از میان بیدهای نابینای تنومند باز میکرد، به تپه رسید. از زمانی که بیدها تپه را اشغال کرده بودند، او اولین کسی بود که توانسته بود از تپهها بالا برود. کلاهش را تا روی چشمها پایین کشید، با یک دست انبوه مگسهایی را که اطرافش وزوز میکردند، کنار میزد و بالا میرفت تا بتواند دختر را ببیند، تا او را از آن خواب عمیق و طولانی بیدار کند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.