توضیحات
محفوظ در این یادداشتها، با آن باریکنویسیهای خاص خود، گاه از روزهای دور یا نزدیک خاطرهای نقل میکند. نویسندۀ این بخش را میتوان راوی واقعگرایی دانست که میکوشد، بیآنکه به اقلیم خیال پا بگذارد، در برابر فراموشی بایستد. اما گاه همین نویسنده را میبینیم که، به یاری استعاره و کنایه و البته ایجاز تمام، از پنهانهای پیدا سخن میگوید و راه راه برای رسیدن به برداشتهای گوناگون از نوشتههایش هموار میکند.نویسنده گاه خواننده را از جایی میان واقعیت و خیال، میان روایت و حکایت، رها میکند و به این ترتیب او را به کاوشی سرگرم میسازد که سرانجامش چندان روشن نیست.
در بخش دوم، محفوظ اندکاندک جای خود را به شخصیتی رازآلود میدهد که آمیزهای است از تضادها. سپس با رندی تمام، این بار از زبان او سخن میگوید. در اینجاست که نوشتهها، ضمن درهمآمیزی واقعیت و خیال، رنگوبویی حِکمی به خود میگیرد، و هرچه به پایان نزدیک میشویم، یادداشتها به کلمات قصار مانندتر می شود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.