توضیحات
منتقد به مثابهی هنرمند مقالهای از اسکار وایلد است که یکی از بلندترین نوشتهها دربارهی فلسفهی زیباییشناسی به شمار میرود. دیالوگی در دو بخش که بلندترین قسمت آنُ مجموعه مقالاتی به نام نیات است که در سال 1891 منتشر شده است. منتقد به مثابهی هنرمند نسخهی اصلاح شدهی مقالاتی است که ایتدا در شمارهی جولای و سپتامبر مجلهی قرن نوزده منتشر شد و نام اصلیاش کارکرد و ارزش راستین نقد بود. این مقاله مکالمهی میان شخصیت اصلی گیبلربت و ارنست است؛ شخصیت دوم ایدههایی را به گیلبرت برای رد کردن پیشنهاد میدهد.
مقالهی مذکور در ابتدا تمایز بین هنر و نقد را که منتقدانی مانند متیو آرنولد و جیمز آلبوت قائل به آن بودند، از میان برمیدارد. تنها قوهی نقادانه است که هر نوع خلاقیت هنری را ممکن میسازد و در همان حال مستقل از اُبژهای میماند که نقدش میکند و لزوماٌ تابع آن نمیشوند. این مقاله میگوید که یک زندگی اندیشمندانه بهتر از زندگی کُنشمند است.
طبق گفتهی گیلبرت؛ اصلِ علمی وراثت نشان میدهد: هیچگاه به اندازهی وقتی که سعی میکنیم خودآگاهانه عمل کنیم، آزادی کمتری نداریم. اندیشهی نقادانه هم توسط حس زیبایی شناسانهی خودآگاه هدایت میشود و هم توسط روح. روح عاقلتر از ماست، چون تجربهی نژادی متمرکزی است که توسط تخیل آشکار شده است. نقد فراتر از عقل، صداقت و عدالت قرار دارد. کاملاٌ ذهنی است. آینده بیشتر از آنکه متعلق به خلاقیت باشد، متعلق به نقد است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.